حرفای خودمونی پیوندهای روزانه پیوندها صفحات وبلاگ آمار وبلاگ
دوشنبه 90 مهر 11 :: 12:24 عصر :: نویسنده : javad
آشناهای غریب همیشه زیادند آشناهایی که میایند و میروند آشناهایی که برای ما آشنایند ولی ما برای آنها... نمیدانم واقعا چرا و چگونه میشود که همه روزی آشنای غریب میشوند یکی هست ولی نیست یکی نیست ولی هست یکی میگوید هستم ولی نیست یکی میگوید نیستم ولی هست و در پایان همه بودنها و نبودنها تازه متوجه میشوی که: یکی بود هیشکی نبود این است دردی که درمانش را نمیدانند و ما هم نمیدانیم که آن یکی که هست کیست و آن هیچکس کجاست کاش میشد یافت کاش میشد شکستنی نبود کاش میشد زیر بار این همه بودن و نبودن خرد نشد و ما همچنان هستیم پس تو هم باش باش که دیگر یکی تنها نباشد
موضوع مطلب : آشنا, عاشق |
||